سلام خواهر گلم
شنيدم دلت برام تنگ شده. واقعا؟ پس چرا بهم سر نمي زني؟
ببخشيد كه من هم دير به دير ميام آخه سرم كمي شلوغ شده. ولي به هر حال چند وقت به چند وقت ميام. و حالا هم براي جواب به يك سوال به كمكت نياز دارم. خوشحال مي شم اگه يه سر بزني.
التماس دعا
سلام به مثل نوراني خداوند!
در لابلاي حرف هاي خودماني يافتمتان و ارادتي حاصل شد...
با بشارت صادقيه(ع) به روزم و منتظر حضور سبزتان هستم... يا علي
سلام
بسيار زيبا نوشته بوديد اين متن رو!!
ترسم كه بيايي و من آن روز نباشم...
اللهم عجل لوليك الفرج
يا علي
آقا نكند آمدنت بسته به اين رفتن ماست...
تصورش هم تن آدمو مي لرزونه: ...........اناالمهدي.............
سلام آجيه گلم
كجاست امام مضطر ما؟ چرا نمي آيي آقا؟ بيا ديگر. بيا كه سنگيني سيلي كه بر رخ مادرم نشست دارد كمرم را خم مي كند
________________________
عزيزم ببخشيد كه دير خدمت رسيدم آخه سرم خيلي شلوغه.
اين روزها نمي دونم چرا به يادت افتادم. ببينم هنوز هم من رو به خواهري قبول داري؟
بي شك امام ما مضطر نيست اوبه نيابت از ياران وشيعيانش امن يجيب مي خواند كه از بنبودش مضطر شده اند. دوستان كسي كه به تكليف خود عمل مي كند مضطر نمي شود...............
وب بسيار خوبي داريد. مداحي زيبايي گذاشتيد با حال وهوايي خوب ..........
مانندمشكات باشيد! وموفق!
خواهر بزرگوارم سلام
به روز كه كردم به وبلاگتون سر زده بودم اما كاري پيش اومد كه بايد مي رفتم خوشحالم از اينكه امروز براي بار دوم توفيقي بود بيام اين نوشته زيبا رو با مولاي خودم زمزمه كنم ، شعر كامل دوست عزيزم حجة الاسلام سيد محمد رضا واحدي رو كه قسمتي اش را در پايان مطلبم گذاشتم براي اين نظر ميذارم اينم درد و دل منه
ديشب ..يکي را که دوست دارم و منتظرش بودمکمي دير کردآشفته شده بودمصد بار در را باز کردم مدام نگاهم به کوچه بودثانيه ها را تک به تک مي شمردمولي تو ... آقا دير کرده اي خيلي دير ...اما چرا آشفته نيستمبي تو ثانيه ها را که ... هيچسال ها را ... حتي نمي شمارمشب و روز را چه راحت سپري مي کنم فقطشعار مي دهم عشقت راانتظارت را ..
دردهاي من نگفتني/دردهاي من نهفتني است/ دردهاي من گرچه مثل دردهاي مردم زمانه نيست/درد مردم زمانه است/مردمي که چين پوستينشان/مردمي که رنگ روي آستينشان/ مردمي که نام هايشان/ جلد کهنه شناسنامه هايشان/درد ميکند/من ولي تمام استخوان بودنم/لحظه هاي ساده سرودنم/درد ميکند/قيصر!حالا ديگر تو درد مردم زمانه اي
سلام آبجي خانم.خوبي مشكاتم؟
دل در ره دوست ناله ها سر مي دهد
او در ره دل ربنا سر مي دهد
تا دل بشود پاك همي او
سوز جگرش خون دلي پر مي دهد
كاملا في البداهه بود.برا همين وزنش ناجور شد.ببخشيد ديگه.تا تو هستي جرئت شعر گفتن ندارم كه جسارت و حماقتي بيش نيست.مشكاتم هر گاه پا در كلبه ي احزانت نهاده ام آهي از دلم پر كشيده و ناگاه به ياد آيه ي لا تقنطوا من رحمة الله ان الله يغفر الذنوب جميعا بر لوح دلم نقش بسته.و چه مي داني كه همين آيات الهي است كه اميد براي ادامه ي زندگي را در دلم سبز و زنده نگه مي دارد.و الا اگر به خودم بود تا حال هزاران بار مرده بودم و چه فرقي ميان من گنه كار و مرده دلي هست؟خواهرم مشكاتم نوشته هايت به چشمانم كمك ميكنن تا اشكاهاي ندامتم را راحتر و بدون بغض بريزند.و حتم دارم كه از ته ته ته دلت مي نويسي كه بر عمق جانم نفوذ ميكند و بر استخانم نقش ميبندد.خوشا به حال قلمي كه براي تو مينويسد. و خوشا به حال كاغذي كه به نوشته هاي تو سياه ميشوند.نفسهايم به شماره مي افتند وقتي مي خوانم نوشته هايت را كه حرفهاي دلت هستند.مشكات عزيزم كاش كمي از سوز دلت را و پاكي نفست را به من مي دادند كه آنگاه هيچ كم نداشتم و با پشيماني به درگاه خدا روي نمي كردم.خوشا به حالت.مشكاتم كاش خودخواهي نبود و ميگفتم كه دوست دارم فقط من نوشته هايت را بخوانم.
موفق باشي و التماس دعا
بسم رب المهدي
سلام و عرض ادب
با بررسي شبهه ولادت امام مهدي (عج) از ديدگاه شيعه و سني به روزم.
اهل سنت ميگن: امام هنوز متولد نشده.
ما چي ميگيم؟